روش آموزش فلسفه

پرسش: بسیارند کسانی که به فلسفه علاقمند هستند و فلسفه می خوانند، اما اغلب از دشواری فلسفه شکایت می کنند و کم هستند کسانی که در فلسفه صاحب نظر می شوند. برای ارتقای شیوۀ آموزش فلسفه چه پیشنهادی دارید.
پاسخ: فلسفه خردورزی و تمرین تفکر است. بنابر این، هر مقدار که شخص با فلسفه آشنا باشد به رشد عقلانی خود کمک کرده است. اینطور نیست که اگر تا شخص فیلسوف صاحب نظر نشود از فلسفه سودی نبرده باشد. در هر حال برای ارتقای کیفیت آموزش فلسفه و بهره مندی بیشتر می توان پیشنهاداتی را طرح کرد.
یک نکتۀ قابل توجه این است که بهتر است روش آموزش فلسفه تلفیقی از روش های سنتی و جدید باشد. در گذشته عمدتا و شاید منحصرا برای آموزش فلسفه متون سنتی را نزد استاد می خواندند که بسیار زمان بر و دیربازده بود. مثلا گاهی یک دوره اسفار بیش از ده سال طول می کشید. گاهی یک فرد چند دوره اسفار نزد چند استاد می خواند. این روش امروز کارساز نیست. عمر آدمی کوتاه تر از این حرف هاست و گسترۀ فلسفه بسی وسیعتر است. از سوی دیگر، در بعضی از دانشگاه های امروزی با جزوه های درسی که ملخصی از مباحث یک متن است درس فلسفه را به صورت سطحی می گذرانند. گاهی هم استاد از خودش مطالبی را بیان می کند و دانشجویان را به مطالعه برخی کتب ارجاع می دهد. این روش هم مزایا و معایبی دارد، اما در هر حال دشوار است که با این شیوه بتوان فیلسوف شد. باید هم قسمتی از متون را خواند و هم فارغ از متن خاص مباحث را از صاحب نظران و مطالعۀ کتاب ها و مقالات استفاده کرد.
سیر آموزش فلسفه را می توان به صورت مراحل زیر پیشنهاد کرد: ابتدا خوب است یک متن سادۀ فلسفی برای آشنایی اجمالی و اولیه با مفاهیم و دیدگاه ها خوانده شود. سپس یک دوره تاریخ فلسفۀ اسلامی به زبان ساده برای آشنایی با فیلسوفان و مهمترین آرائشان و سیر شکل گیری مباحث فلسفی به زبان ساده ارائه شود. در مرحلۀ سوم متون فلسفی فنی تر و دقیقتر مثل نهایة الحکمه و گزیده هایی از شفا، اشارات، حکمت الاشراق و اسفار تدریس شود. در مرحلۀ چهارم یک دوره تاریخ تحلیلی فلسفه اسلامی گذرانده شود. در مرحله پنجم یک دوره تاریخ فلسفه غرب دیده شود. آنگاه یکی از شعبه های فلسفه مثل مابعدالطبیعه، معرفت شناسی، یا فلسفۀ ذهن به عنوان رشتۀ تخصصی انتخاب شود.
در این مرحله پس از آشنائی با مباحث تخصصی رشتۀ انتخاب شده، مباحث به صورت تطبیقی و مقایسه ای بین سنت ها و مکتب های فلسفی بررسی شود. مثلا علم النفس فلسفی اسلامی با فلسفۀ ذهن جدید بررسی شود. خوب است متناسب با رشتۀ انتخاب شده در فلسفه، دانشجو با رشته یا رشته های علمی مرتبط با آن شاخه از فلسفه نیز آشنا شود. مثلا اگر علم النفس و فلسفه ذهن می خواند با شعبی از روانشناسی و علوم ادراکی آشنا شود. با طی موفقیت آمیز این مراحل می توان به اجتهاد فلسفی دست یافت و سخنی برای گفتن داشت.

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست