آزاد و مستقل اندیشی از ضروریات تفکر فلسفی است

آزاد و مستقل اندیشی از ضروریات تفکر فلسفی است

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار داشت روحیه آزاد اندیشی و آزاد فکری و مستقل اندیشی روحیه‏ای است که برای اهالی فلسفه ضروری است و باید بانیان و متصدیان و مروجان فرهنگ کشور در ایجاد و پرورش چنین روحیه ‏ای کوشش کنند.

دکتر محمد فنایی در مورد اینکه فلسفه چه شیوه‎ای را برگزیند تا برای نسل‎های آینده جذابتر شود و اقبال عمومی به آن بیشتر شود به خبرنگارمهر گفت: ساده کردن زبان فلسفه برای نسل‎های آینده یکی از این کارهاست. زبان فلسفه خیلی فنی و بغرنج است و از زبان عمومی و عرفی بسیار فاصله دارد و به همین خاطر هم فهمش دشوار است. گرچه این دشواری مقداری به غموض خود فلسفه بر می‎گردد، اما بخش زیادی از آن به زبان مغلق فلسفی مربوط است و بسیاری را که پا به مطالعه فلسفه می‎گذارند این زبان دشوار فراری می‏دهد.

وی افزود: کوشش برای ساده نگاری و نه ساده انگاری و هنر بیشتر به خرج دادن در عرضه و ارایه فلسفه یکی از کارهاست که باید انجام گیرد.

این نویسنده و محقق تصریح کرد: دوم اینکه فلسفه اغلب به مسائل انتزاعی می‎پردازد و از نظر کسانی که از فلسفه دور هستند فلسفه با ذهنیات و انتزاعیات محض سروکاردارد و با زندگی ارتباطی ندارد، در حالیکه روح فلسفه این نیست. فلسفه از زمان فیثاغورث برای نیک زیستن بود وغایتش هم سعادت انسان است.

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: بنابراین فیلسوفان و فلسفه‎پژوهان باید در جهت نشان دادن ارتباط بیشتر فلسفه با زندگی و مسائل عینی انسان کوشش بکند تا دیگران فکر نکنند که فلسفه ربطی به زندگی ندارد و دانستن و ندانستنش فرقی نمی‎کند.

فنایی ادامه داد: سومین کار این است که موانعی که بر سر راه فلسفه است را برداریم. گروهی با نگرش پوزیتویستی و تجربه‏زدگی فکر می‏کنند فلسفه زبان بازی است و کشف حقیقت نیست، زیرا به نظر آنها حقیقت تنها از طریق مطالعه حسی و تجربی آن هم درآزمایشگاه تکلیفش روشن می‎شود. این گرایش افراطی از موانع جدی گرفتن فلسفه است. این دیدگاه باید نقد و بررسی شود. عده‏ای هم در جامعه خودمان ساز ناسازگاری فلسفه با دین را نواخته‏اند و می‎گویند فلسفه با دین ناسازگار است. اینها متدینان را از فلسفه می‎ترسانند در حالیکه باید گفت فلسفه می‎تواند یکی از بهترین راه ها برای فهم دین و تقویت ایمان باشد. قرآن و روایات و نهج البلاغه بسیار بر تفکر کردن و سیر آفاق و انفس تأکید کرده‏اند.

وی تصریح کرد: فلسفه چیزی نیست جز خردورزی و به کارگیری عقل در شناخت هستی، و نه تنها منافی با دین نیست بلکه مقتضای دینداری هم است. اگر خردورزی و اندیشیدن را روشمند و نظامند کنیم فلسفه می‎شود.

این استاد دانشگاه در ادامه در مورد اینکه چگونه می‎شود فلسفه را برای نسل‎های آینده نهادینه کرد هم یادآورشد: پرورش تفکر نقادانه که یکی از زمینه‏های لازم برای تفکر است یک راه است. تفکر فلسفی تفکر آزاد و رها از تعصب است. فلسفه عرصه نقد و بررسی است، بنابراین تشویق و تعلیم و تأکید بر تفکر مستقل و انتقادی بستر ساز فکری و فرهنگی برای روی آوردن به فلسفه است. فلسفه با تقلید و ارزیابی نکردن اندیشه‏ها مخالف است. هر سخن و اندیشه‏ای که ارائه می‎شود باید تجزیه و تحلیل و نقد شود و آنچه که مقتضای منطق و خرد است پذیرفته شود. بنابراین پرورش خردورزی در سطح جامعه در همه عرصه‏ها چیزی است که زمینه را برای فلسفه فراهم می‎کند. در مباحث فلسفی تنها ملاک و معیار برهان است و سخن کسی تا برهانی نباشد حجیتی ندارد.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: روحیه تنگ نظری و تعصب و تقلید و همراه با موج حرکت کردن و مستقل نیندیشیدن و مغلوب و مرعوب دیگران واقع شدن با تفکر فلسفی ناسازگار است. روحیه آزاد اندیشی و آزاد فکری و مستقل اندیشی روحیه‏ای است که برای فلسفه ضروری است و باید بانیان و متصدیان و مروجان فرهنگ کشور در ایجاد و پرورش چنین روحیه‏ای کوشش کنند.

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست