ایده مهدویت

خبرگزاری مهر

مژده ای دل که مسیحا نفسی می‌آید                 که ز انفاس خوشش بوی کسی می‌آید
از غم هجر مکن ناله و فریاد که دوش             زده‌ام فالی و فریادرسی می‌آید
زآتش وادی ایمن نه منم خرم و بس               موسی آنجا به امید قبسی می‌آید
هیچ کس نیست که درکوی تواش کاری نیست    هرکس آنجا به طریق هوسی می‌آید
کس ندانست که منزلگه معشوق کجاست         این قدر هست که بانگ جرسی می‌آید
جرعه‌ای ده که به میخانهٔ ارباب کرم             هر حریفی ز پی ملتمسی می‌آید
دوست را گر سر پرسیدن بیمار غم است        گو بران خوش که هنوزش نفسی می‌آید
خبر بلبل این باغ بپرسید که من                   ناله‌ای می‌شنوم کز قفسی می‌آید
یار دارد سر صید دل حافظ یاران                 شاهبازی به شکار مگسی می‌آید

ایده مهدویت و پیام آن چیست؟
بسم الله الرّحمن الرّحیم. اَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْدِىِ‏ الَّذى‏ وَعَدَ اللَّهُ عَزَّوَجَلَّ بِهِ الْأُمَمَ، اَنْ يَجْمَعَ بِهِ الْكَلِمَ، وَيَلُمَّ بِهِ الشَّعَثَ، وَيَمْلَأَ بِهِ الْأَرْضَ قِسْطاً وَعَدْلاً، وَيُمَكِّنَ لَهُ وَيُنْجِزَ بِهِ وَعْدَ الْمُؤْمِنينَ. قبل از هرچیز این میلاد مسعود را به همۀ عاشقان حق و عدالت تبریک و تهنیت عرض می کنم.
اصل ایدۀ ظهور منجی، باوری جهانی است که تمام ادیان به شکلی آن را دارند؛ اما مفهوم مهدویت در تشیع از عمق و غنای بی بدیلی برخوردار است. کافی است به واژگان کلیدی این آموزه توجه کنیم، مفاهیمی مثل امام عصر، منجی، صاحب الزمان، حجت الهی، غیبت، انتظار، آخرالزمان، ظهور، عدالت، جامعه موعود. امام عصر (ع) انسان کامل، حجت خدا، خلیفه الهی، واسطه بین ارض و سما، و صاحب ولایت تکوینی و تشریعی، سر انبیا و اولیا و خاتم اولیا و اوصیا است. مهدویت در تشیع یک باور اسطوره ای و آمیخته با افسانه ها همراه با تصویری غبار آلود و مبهم نیست؛ بلکه اندیشه ای است که حتی جزئیات بسیاری از آن مستند به منابع استوار و قابل اعتماد است. درباره شخص منجی و شخصیتش، زمان تولد و خانواده و زمان غیبت و همچنین اطلاعات بسیاری از عصر ظهور در دست است که در ادیان دیگر چنین چیزی دیده نمی شود. حتی تفکر مهدویت در میان اهل تسنن نیز از چنین شفافیتی برخوردار نیست. البته در عین حال اسرار مکتوم بسیاری در این باور هست که برخی از آنها را اولیای خدا می توانند کشف کنند و رازهای نهانی هم هست که جز حضرت احدیت کسی از آن ها آگاه نیست. یکی از این اسرار زمان ظهور است که کسی از آن خبر ندارد و حتی نمی تواند از نزدیکی یا دوری آن سخن بگوید. این امور مربوط به خداست، نه ما. ما باید آنچه به ما مربوط می شود را بدانیم و عمل کنیم. رؤیت آن حضرت نیز علی الاصول ممکن است، اما جز اوحدی از خلص اولیای الهی کسی از نعمت رؤیت برخوردار نیست و بسیاری از مدعیان، کذاب و یا گرفتار توهمند. ما باید هر صبح و شام  آرزو و دعا کنیم که: «اللهم ارني الطلعة الرشيدة و الغرة الحميدة و اكحل ناظري بنظرة مني اليه و عجل فرجه و سهل مخرجه و اوسع منهجه و اسلك بي محجته و انفذ امره.»

اهمیت توجه به مهدویت در شرایط کنونی کشور و جهان چیست؟
اعتقاد به منجی و ولی کامل باوری مقطعی و مربوط به شرایط و وضعیت خاص گذشته یا حال یا آینده نیست، بلکه از باورهای اساسی در همه ادیان است. چنانکه گفتیم، این باور در تشیع جایگاه ویژه ای دارد. نقش حجت خدا در هستی و تاریخ بسیار عمیقتر و فراتر از استلزامات شرایط خاص کشور و جهان در یک مقطع و دوره است. در تمام دورۀ غیبت و بلکه حتی پیش از آن، توجه به این مسئله اهمیت داشته و تا عضر ظهور این اهمیت باقی است و روز به روز بیشتر می شود. ظهور امام عصر عج الله تعالی فرجه الشریف تحقق وعده الهی پیروزی حق بر باطل و وراثت صالحان است.  در عصر ظهور استعدادهای نهفته آدمی شکوفامی شود و زمینه برای بروز و ظهور حد اکثر کمال انسانی در همه ابعاد فردی و اجتماعی، و معنوی و مادی آماده می شود و موانع آن به حداقل می رسد. آنچه همیشه اهمیت داشته و امروزه اهمیت بیشتری دارد، کوشش برای فراهم کردن زمینه تحقق و گسترش فرهنگ مهدوی است، که از آن به انتظار تعبیر می شود، البته انتظار فعال، نه منفعل. احادیث بسیاری به این مضمون وارد شده است که «أفضلُ الاعمال اِنتظارُ الفَرج.» انتظاری که برترین اعمال است، نشستن و دست روی دست گذاشتن و فقط ذکر و دعا خواندن نیست؛ بلکه امید به فردایی بهتر داشتن و کوشش برای ساختن آینده ای بهتر است. وقتی هم می گوییم فردایی بهتر، منظور بهتر برای بشریت است، نه فقط بهتر برای شخص یا قبیله یا کشور خودم. باید ببینیم امام برای تحقق چه اهدافی ظهور می کند که ما برای آن زمینه سازی و در آن راه مجاهده کنیم. امام عصر امام رحمت و رأفت است نه امام خشونت؛ امام صلح و آرامش است، نه جنگ و ویرانی. البته بی شک امام با موانع تحقق عدالت و صلح و آبادانی مقابله می کند و با ستمگران و دشمنان بشریت مماشات نمی کند. می آید که به ستمگری ها وحشی گری ها ودرندگی ها پایان دهد، اما اینها رفع مانع است وهدف اصلی استقرار صلح و عدالت و آرامش و امنیت و گسترش معنویت است. در همین دعای عهد اگر تأمل کنیم نکات مهمی از عصر ظهور و جامعه موعود اسلامی که خدا وعده تحقق آن را داده است و نقشی که حضرت بقیة الله الاعظم در این زمینه دارد بدست می آید. امام برای آبادنی شهر ها می آید.”و اعمر اللهم به بلادك”. امام برای احیا می آید نه اماته، “و احي به عبادك.” امام برای استقرار حق و عدالت و حمایت از مظلومان و بی کسان و پایان دادن به ستم و فساد و اجرای قوانین الاهی که خیر همگان در آن است می آید.  «و اجعله اللهم مفزعا لمظلوم عبادك و ناصرا لمن لا يجد له ناصرا غيرك و مجددا لما عطل من احكام كتابك و مشيدا لما ورد من اعلام دينك و سنن نبيك صلي الله عليه و اله.»

چگونه می توان فرهنگ مهدویت را در جهان گسترش داد؟
فرهنگ مهدویت با جشن و چراغانی و طاق و نصرت و شربت و شیرینی گسترش پیدا نمی کند. فرهنگ مهدویت با ارائه یک جامعه با معنویت، با اخلاق، با فرهنگ و عدالت محور و در عین حال پیشرفته است که گسترش و مقبولیت پیدا می کند، که ما متأسفانه فاقد آن هستیم. در کنار تخلق به اخلاق مهدوی و ساختن جامعه مهدوی، جشن و شادمانی و مراسم هم بر شیرینی آن می افزاید. اما به صرف جشن گرفتن و شربت در خیابان نوشیدن و لیوانش را از ماشین به سطح خیابان پرتاب کردن و دل خوش کردن به اینکه امسال مراسم را خیلی باشکوه برگزار کردیم، فکر نمی کنم کمکی به گسترش فرهنگ مهدویت کمکی کرده باشیم. شعار بدون عمل و توجه افراطی به ظواهر و فراموش کردن اصل قضیه و باطن و روح مسئله اگر به زیان این اعتقاد نباشد،  قطعا به سودش نیست. عین این ماجرا در قضیه عزاداری سالار شهیدان سلام الله علیه هم مطرح است. عزاداری وقتی ارزش دارد که به شخصیت و زندگی ما اندکی رنگ حسینی بدهد. ائمه فرمودند: «کونو لنا زینا و لا تکونو لنا شینا.» خوب است در این باره بیندیشیم که با این فرهنگ رفتاری که ما داریم آیا زین هستیم یا شین؟ کسی که در پشت شیشه ماشینش شعاری نوشته که در آن اظهار عشق به امام عصر (عج) و امام حسین (ع) کرده، اما با همان ماشین از چراغ قرمز عبور می کند و هیچ اعتنا و احترامی به حقوق دیگران ندارد،  آیا چنین کسی فرهنگ حسینی و مهدوی را گسترش می دهد یا وهن به آن می کند؟ مردم بویژه غیر مسلمانان با دیدن این مناظر دوگانه چه تصوری از دین و دینداری پیدا می کنند؟ آیا وقت آن نرسیده که دینداری و ولایتمداری را در شعائر و ظواهر خلاصه نکنیم و همانقدر که بر شعائر تاکید می کنیم، دست کم همان قدر نیز بر حقیقت و روح و پیام دین هم تاکید داشته باشیم؟ کسانی که دین را در شعائر خلاصه می کنند ممکن است با دیدن این کلمات برآشفته شوند و گوینده اش را متهم به ضدیت با شعائر دینی کنند. اما خیر، بنده شدیدا طرفدار شعائرم. هم به برگزاری باشکوه عزاداری حضرت سید الشهدا (ع) شدیدا اعتقاد دارم و عملا هم ملتزم هستم و هم در بزرگداشت موالید معصومین که فرمودند: «شیعتنا خلقو من فاضل طینتنا، یفرحون فی فرحنا و یحزنون فی حزننا.» اما سخن این است که به این حزن و فرح نباید اکتفا کرد. در عمل بویژه در بعد اجتماعی نیز باید پیرو آنان بود. بلکه اصل آن عمل است. ما ضمن اینکه باید این مناسبت فرخنده را هرچه باشکوه تر برگزار کنیم، اما مهمترین وظیفه ما برگزاری با شکوه مراسم نیست. کارهایی بس مهمتر از برگزاری مراسم باشکوه هست که ما متأسفانه از آن غافلیم. انتظار ظاهر و باطنی دارد. ظاهری ترین لایه آن جشن گرفتن است، اما روح و حقیقت آن چیز دیگری است. باید پرسید جامعه مهدوی چه جامعه ای است؟ کدام جامعه مهدوی است؟ آن که جشن با شکوه برگزار می  کند و فرهنگش همان است که شاهد هستیم، یا آن که فرهنگ مهدوی دارد حتی اگر چنین جشنی را برگزار نکند؟ قرآن و روایات روی کدام بیشتر تاکید دارند؟ جشن و چراغانی و سرود و شربت، یا ایمان و تقوا و طهارت و احسان و عدالت؟ البته که اینها قابل جمعند و باید جمع شوند. اگر بشریت منتظر ظهور منجی است، منجی نیز منتظر ظهور یارانی است که گام در راه او بگذارند. بزرگترین منتظر حقیقی در عصر ما امام خمینی رضوان الله تعالی علیه بود. بسیار بوده اند و هستند کسانی که فکر و ذکرشان امام زمان بوده و زیارت و ندبه می خوانده اند و در آرزوی دیدار آن حضرت ناله ها سر می دهند، اما این امام خمینی و رهروان راه او بودند که به این اعمال بسنده نکردند و گام در راهی گذاشتند که امام عصر (عج) منتظر است که یارانش در آن راه گام بردارند.

برای گرامی داشتن سالروز تولد امام زمان(عج) چه کارهایی باید کرد؟
به نظر می رسد دراین زمینه سه کار ضروری است. اولین کار شناخت امام و داشتن تحلیل درستی از نقش امام و مسئله غیبت، انتظار و ظهور و شاخصه های جامعه مهدوی و معرفی آن به جهانیان است. این یک کار علمی، تحقیقی و تبیلغی است. در حدیث آمده است که : «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میتت الجاهلیة.» این شناختن فقط دانستن اسم امام و تاریخ تولد و نام پدر و مادر نیست. آنچه لازم است بقول حافظ ولی شناسی است. رندان تشنه لب را آب نمی دهد کس  گویا ولی شناسان رفتند از این ولایت
دوم، کوشش برای الگو گرفتن از معصومین و زمینه سازی عملی برای ظهور حجت خدا است. باید بکوشیم فرد و جامعه ما هرچه بیشتر به فرد و جامعه مطلوب مهدوی از نظر معنوی و اخلاقی و بطور کلی سبک زندگی نزیک شود.
کار سوم تعظیم شعائر و برگزاری مراسم است. همه اینها لازم است و منتظر واقعی به هرسه مسئله اهتمام خواهد داشت.
رواق منظر چشم من آشیانه توست    قدم نما و فرود آ که خانه خانۀ توست

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست