روشنفکر کیست؟

دکتر محمد فنایی اشکوری درمورد اینکه روشنفکر کیست و چه رسالتی دارد به خبرنگار مهر گفت: مفهوم روشنفکر مانند هر مفهوم دیگری اصل و قلابی دارد. مانند طلا که بعضی‎ها از ظاهر و رنگ طلا فکر می‎کنند هر فلزی که زرد است طلا است. روشنفکر قلابی هم تنها اسم و ظاهر روشنفکری را دارد.
دکتر محمد فنایی اشکوری درمورد اینکه روشنفکر کیست و چه رسالتی دارد به خبرنگار مهر گفت: مفهوم روشنفکر مانند هر مفهوم دیگری اصل و قلابی دارد. مانند طلا که بعضی‎ها از ظاهر و رنگ طلا فکر می‎کنند هر فلزی که زرد است طلا است. روشنفکر قلابی هم تنها اسم و ظاهر روشنفکری را دارد.
وی افزود:در واقع روشنفکر غیر اصیل به اسم و رنگ و لعاب آن دل خوش کرده و از حقیقت آن بی بهره است. روشنفکر راستین مدار و محور و عمل وفکرش حقیقت است. حقیقت را درست فهم می‎کند درست بیان می‎‏کند و از آن دفاع می‎کند و برای تحقق حقیقت و اعمال حق می کوشد. ملاک روشنفکری تعهد به حقیقت  (commitment to truth) است.

استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره)ادامه داد: ممکن است بگویند خیلی ها این چنین هستند و حقیقت طلبی و حقیقت خواهی اختصاص به روشنفکر ندارد؛ این درست است ولی باید گفت روشنفکر کسی است که در مقام فهم حقیقت کوشش کند که واقع بین باشد و گرفتار تعصب و تقلید و هرآنچه که مانع فهم و بیان و دفاع ازحقیقت است نشود.
فنایی ادامه داد: موانع حقیقت بسیار است. تعصب یکی از آنها است حالا ممکن است بعضی‏ها به گذشته تعصب داشته باشند و برخی‎ها به چیزهای جدید. تقلید ، خودباختگی و خود کم بینی و همینطور غرور و خود شیفتگی از موانع فهم حقیقت هستند.
وی تصریح کرد: روشنفکر حقیقی کسی است که دنبال فهم حقیقت است و قدرت اینرا دارد که از موانع رسیدن به آن عبور کند یا آنها را کناربزند. روشنفکر سردرلاک خود فرو نبرده اینکه در یک موضوع خاصی تنها تخصص داشته باشد. بلکه رسالت اجتماعی، انسانی و جهانی دارد و نه قومی و قبیله‏ای و حتی ملی میهنی.
این استاد دانشگاه عنوان کرد:روشنفکر آگاهی اجتماعی و دغدغه انسان را دارد. البته اولویت سرجای خودش زیرا اول انسان به کسانی که حق بیشتری به گردنش دارند حساس است و بعد به همه انسان‏ها. ولی روشنفکر جهانی و انسانی می‎اندیشد در فهم و بیان حقیقت اینگونه است. مثلا روشنفکر راستین از هر ملت و مذهبی که باشد نمی تواند نسبت به ستم و بیدادی که بر ملت مظلوم فلسطین می رود بی تفاوت باشد.
فنایی یادآورشد: مدافع حقیقت هم باید از یک سلسله خصوصیات روحی و روانی خاصی برخوردار باشد. زیرا بسیاری ممکن است حقیقت را درک کنند اما موانعی در دفاع از آن در پیش رویشان باشد، از جمله منافع و علایق و مصلحت شخصی که آنها را از دفاع از حقیقت باز دارد. چنین کسی روشنفکر نیست.
استاد مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) اظهارداشت: روشنفکر در بند این علایق و منافع و مصلحت‏ها نیست و ترس و وحشت از ابراز حقیقت و دفاع از آن و پیامدهای آن ندارد. یعنی شجاع است و هرگاه ببیند که حقی دارد از بین می‏رود و یا نادیده گرفته می‏شود سکوت نمی‎کند. از انگ‏ها و ملامت‏ها نا امید نمی‏شود و نمی‏هراسد و از اینکه لقب روشنفکری از او گرفته شود بیمی ندارد و به خود حقیقت علاقه دارد و نه به لقب روشنفکری. روشنفکر در اعمال حق و تحقق بخشیدن به حقیقت هم کوشا است.
این محقق و پژوهشگر حوزه فلسفه در مورد اینکه در برخی محافل، سیاه نمایی، نوعی ژست روشنفکری شده و اینکه این موضوع با مفهوم روشنفکری که نوعی روشنگری است چه نسبتی دارد هم گفت:ویژگی ذاتی روشنفکر دلبستگی به حقیقت است. اگر دید حقی در جایی ضایع می‏شود باید دخالت کند.  منتها در اینجا سوء فهمی پیش آمده و آن این است که برخی فکر می‏کنند هر کسی که انتقاد کرد روشنفکر محسوب می‏شود و روشنفکر کارش و رسالتش همیشه نقد و رد و مخالفت است.در حالی که انتقاد از باطل پسندیده است] نه مخالفت از حق. این گونه افراد از روشنفکری تنها ظاهر آن را می‎گیرند و خیال می‏کنند روشنفکر در هر حالی باید مخالفت کند. در حالیکه مخالفت با حق ضد روشنفکری است. انتقاد عقلانی ریشه در شناخت حقیقت و دلبستگی به حقیقت دارد. گاهی ممکن است مخالفت از روی خودباختگی و تقلید و از سر تأمین منافع و یا حتی خود فروختگی و وطن فروشی باشد باشد. یعنی فرد خوشش می‏آید که انتقاد کند زیرا غربی ها برایش کف می‎زنند، مشهورش می کنند، و حتی ممکن است جایزه نوبل بهش تعلق گیرد. از سوی دیگر کسی که ناهنجاری می بیند و سکوت می کند او هم روشنفکر نیست.

 

 

شما همچنین ممکن است مانند بیشتر از نویسنده

یک پاسخ بفرست