فرهنگ امانت داری

دکتر محمد فنائی اشکوری عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در مورد ابعاد مختلف امانتداری به خبرنگار مهر گفت: هر چیز ارزشمندی که به انسان سپرده باشند و از او انتظار مراقبت و حفاظت از آن را داشته باشند، انسان مسئول است به بهترین شکل از آن حفاظت نماید. آن ودیعه ارزشمند ممکن است مادی یا معنوی باشد، مانند نفس یعنی شخص انسانی، مال، یا جایگاه و منصب. امانت ممکن است یک راز باشد، که قرار نیست افشا شود و افشای آن خیانت است. تصرف نابجا و غیرمجاز امانت یا عدم محافظت از امانت خیانت محسوب می شود.

وی در مورد اینکه اهمیت امانت داری از نگاه اسلامی چگونه است؟ هم اظهار داشت: شاید بتوان گفت از نگاه قرآنی امانت داری از ارکان انسانیت و شرط انسان بودن است. انسان حامل ودیعه الاهی است. در قرآن آمده است که ما امانت را به آسمان و زمین عرضه کردیم، اما آنها از پذیرش آن سرباز زدند، ولی انسان پذیرفت و بار امانت را بر دوش کشید: «انّا عرضنا الامانة علی السموات و الارض و الجبال فابین ان یحملنها و اشفقن منها و حملها الانسان انّه کان ظلوماً جهولاً» (الأحزاب/72). آسمان بار امانت نتوانست کشید * قرعه فال بنام من دیوانه زدند.

این استاد فلسفه اسلامی ادامه داد: از این رو، امانت داری یک ارزش انسانی و جهانی است و اختصاصی به پیروان دین خاصی ندارد. از هر انسانی با هر مذهب و مسلکی انتظار می رود امین باشد. امانت داری شرط نبوت و خصلت پیامبران است. پیامبر اسلام(ص) قبل از مبعوث شدن به نبوت، مشهور به امانت داری بود و او را محمد امین می خواندند. همه انبیا امین بودند. قرآن از قول حضرت نوح می گوید: «انی لکم رسول امین» (الشعراء/ 107) در حدیث آمده است که «انّ اللّه لم یبعث نبیّاً الّا بصدق الحدیث و اداء الامانة.»  از نگاه قرآنی امانت داری از مقومات ایمان و شرط رستگاری است؛ یعنی کسی که امین نیست مؤمن نیست و از ثمره ایمان که رستگاری است برخوردار نخواهد بود.«قد افلح المؤمنون…. و الّذین هم لاماناتهم و عهدهم راعون.»  (المؤمنون/1-3) در آیات گوناگون قرآنی بر رعایت این ارزش عام انسانی تأکید شده است. «انّ اللّه یأمرکم ان تؤدّوا الامانات الی اهلها و اذا حکمتم بین الناس ان تحکموا بالعدل» (النساء/58)؛ و از خیانت در امانت نهی اکید شده است. «یا ایّها الذین آمنوا لاتخونوا الله و الرسول و تخونوا اماناتکم و انتم تعلمون.» (الأنفال/27)

 

از نگاه قرآن، امانت‌داری را از ارکان انسانیت و شرط انسان بودن خواند و گفت: تا فرهنگ عمومی رشد نکند و فضایل اخلاقی از جمله امانتداری عمومی و نهادینه نشود عملا نمی توان انتظار داشت که همه مسئولین و صاحب منصبان امین باشند.

 

این عضو هیئت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) تصریح کرد: یکی از امانت های مهمی که بر حفظ آن در منابع اسلامی تاکید بسیار شده، و از خیانت در آن نهی شده اسرار مردم است. مطالبی که در مجالس گفته می شود امانت است و افشای آنها گناه است. رسول خدا (ص) فرمود: «المجالس بالامانة وافشاء سرّ اخیک خیانة فاجتنب.»

فنائی در تشریح تفاوت امانتداری یک فرد عادی با یک مسئول و مقام دولتی و حاکمتی گفت: شکی نیست که هر قدر جایگاه فرد بالاتر باشد امانت داری او مهم تر است و خیانت او تأثیر منفی بیشتری دارد. قلمرو تأثیر رفتار نادرست یک فرد ضعیف وعادی محدود است، اما قلمرو خیانت یک صاجب منصب وسیعتر و تأثیر منفی آن به مراتب بیشتر است. اما نکته  مهمی که باید توجه داشت این است که امانت داری برای همه افراد ضروری است و خیانت در امانت در هر شرایطی و توسط هرکسی خیانت و رذیلت اخلاقی است، چه شخص باسواد و عالم باشد و چه بی سواد و عامی؛ چه صاحب مقام بالای دولتی باشد، چه یک فرد معمولی. گناه برای همه بد است و کسی مستثنی نیست و کسی حق ندارد خیانت خود را توجیه و کم اهمیت تلقی کند و خیانت دیگران را برجسته سازد. شیطان استاد فریبکاری است و کار شیطان تزیین اعمال است.

وی افزود: انسان همیشه مایل است با برجسته کردن گناه دیگران گناه خودش را کوچک و قابل توجیه جلوه دهد و گناه دیگران را بزرگ و غیر قابل بخشش. همه مردم مخاطب امر و نهی خدا هستند و در خطاب الهی فرقی بین مردم نیست. دروغ توسط همه کس بد است. مشکل این نوع برخورد این است که شخص از دروغ و خیانت و گناه خود ناراحت نیست، بلکه همیشه گناه دیگران را بد می داند.  وقتی چنین تفکری رواج یافت گناه رواج می یابد و هیچکس برای اصلاح خود کاری نمی کند. افراد به جای اصلاح خود فقط به ملامت دیگران می پردازند. صاحب مقام و منصب با آن مقام از مادر به دنیا نیامده است. او هم فردی عادی در میان افراد است که از قضای روزگار دری به تخته ای می خورد و منصبی پیدا می کند. او اگر قبل از تصدی مسئولیت تربیت نشده باشد و امین نباشد محال است که پس از تصدی مسئولیت امین شود. اگر در گذشته اهل دروغ و خیانت و سوء استفاده باشد پس از تصدی مقام و مسئولیت این خصیصه رذیله شدت پیدا می کند. اگر قبلا ریال ریال می دزدید حالا میلیارد میلیارد می دزدد، چون دسترسی دارد. اگر بخواهیم صاحبان منصب و قدرت امین و خادم باشند باید عموم مردم اهل امانت و خدمت باشند. صاحبان منصب از کرات دیگر نمی آیند، از میان همین مردم می آیند.

این محقق و پژوهشگر فلسفه ادامه داد: اگر در گذشته مردم بر دین ملوک بودند، امروزه که اغلب حکومت ها توسط مردم انتخاب می شوند باید گفت که ملوک بر دین مردم هستند. نمی شود جامعه ای آلوده و تربیت نشده حکومتی صالح و سالم داشته باشد و یا بالعکس؛ جامعه ای مهذب و تربیت شده حکومتی ناصالح داشته باشد. تقریبا حکومت و مردم در جاهایی که حکومت ها با رأی مردم قدرت را بدست می گیرند سر و ته یک کرباسند. سخن در انبیا واولیای الاهی و یا افراد خاص و استثنایی نیست. در این گونه موارد ممکن است حاکم معصوم باشد، اما فرهنگ غالب فرهنگ منحطی باشد.

فنائی تصریح کرد: البته در چنین وضعیتی که بین مردم و حکومت سنخیتی نیست حکومت صالح هم نمی تواند دوام چندانی بیاورد، چنانکه حکومت امیر المومنین(ع) 5 سال بیشتر دوام نیافت و سپس کسانی حاکم شدند که آن مردم لایق آنها بودند. سخن در موارد نادر و استثنایی نیست، بلکه بحث مربوط به شرایط عادی و وضعیت متعارف است. اگر می خواهیم مدیران و سیاست مداران شایسته و امینی داشته باشیم راهی جز تربیت عمومی و رواج شایستگی و امانت داری در عموم مردم نیست. تا خانه و مدرسه و حوزه و دانشگاه و بازار و اداره اصلاح نشود مدیر شایسته هم نخواهیم داشت. مدیر شایسته از آسمان نمی آید؛ از همین مدرسه و دانشگاه و حوزه بیرون می آید. در اینجا سخن از یک جبر اجتماعی گریز ناپذیر نیست، بلکه سخن در تأثیر تعلیم و تربیت است. اکثریت افراد متأثر از فرهنگ رایج هستند و اندک اند کسانی که از جهت اخلاقی و معنوی فراتر از فرهنگ غالب هستند. به علاوه، همیشه چنین نیست که شایسته ترین ها صاحب منصبها و مسئولیتهای بزرگ شوند. بنابراین تا فرهنگ عمومی رشد نکند و فضایل اخلاقی از جمله امانتداری عمومی و نهادینه نشود عملا نمی توان انتظار داشت که همه مسئولین و صاحب منصبان امین باشند. در چنین وضعیتی باید نظارت شدیدتر باشد و قانون باقاطعیت و بدون تبعیض اجرا گردد تا میزان سوء استفاده به حداقل برسد.

این استاد فلسفه در مورد اینکه چرا با وجود اینکه فرهنگ ما یک فرهنگ دینی است اما امانتداری به عنوان یک خصلت اخلاقی و رفتاری بین افراد به درستی جا نیفتاده است؟ بیان کرد: آیا براستی فرهنگ، منش و سبک زندگی همه ما دینی است؟ اگر دینی است به چه معنا و در چه سطحی دینی است؟ چه اندازه دین را شناخته ایم و چه اندازه شخصیت فردی و فرهنگ اجتماعی ما متأثر از دین است؟ این نکته ای قابل تأمل است. از حداقلی از اعتقاد دینی با درکی سطحی از آن نمی توان انتظار داشت که ارزش ها و آرمانهای دینی در جامعه جامه تحقق بپوشد. آنچه در جامعه ما برجسته است شعایر دینی است، نه معرفت و تعلیم و تربیت دینی. مثلا ما در مراسم عزاداری سنگ تمام می گذاریم، اما آیا وقتی نوبت به رعایت حقوق مردم می رسد نیز همین گونه ایم؟ نگاهی به وضع رانندگی و بازار و ادارات و ورزش و سینمای ما نشان می دهد که رفتار اجتماعی ما چندان دینی نیست و در بسیاری از موارد از جوامع غیردینی هم وضعیت ما بدتر است. به زیارت امام رضا (ع) شدیدا مقید وعلاقمندیم اما آیا می توانیم ادعا کنیم که نسبت به پیروی از سیره اخلاقی و عملی آن بزرگوار نیز به همان اندازه اهتمام داریم؟ این عدم توازن ناشی از تعلیم و تربیت دینی نامتوازن است که دین را در شعائر دینی خلاصه می کند یا بر این بعد دین تأکید می کند و از ابعاد معرفتی، معنوی و اخلاقی دین بویژه در حوزه حق الناس غافل می شود.

وی در مورد اینکه متخلق شدن افراد جامعه به خصلت امانتداری چه نتایجی دارد و چه آسیبهایی از جامعه می زداید؟ هم گفت: با گسترش فرهنگ امانت داری حقوق مردم حفظ می شود، سطح اعتماد عمومی بالا می رود و آرامش روانی جامعه تأمین می شود.

عضو هیئت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) در مورد اینکه آیا می توان اختلاس ها و رشوه گرفتن ها و فساد مالی را ناشی از خیانت در امانت دانست؟ هم یادآورشد: میز و منصبی که در اختیار کسی قرار می گیرد امانتی است که او بر عهده می گیرد و باید از آن محافظت کند. ازاین رو مسئولیت های خطیر را نباید در اختیار افراد غیر مهذب قرار داد. اما وقتی ریاکاری رواج پیدا کند تشخیص خائن و امین دشوار می شود. شخص ریاکار ممکن است تظاهر به دینداری کند و چهره ای دیندارانه از خود به نمایش بگذارد، اما سر از اختلاس و وطن فروشی در آورد. از این رو هم تعلیم و تربیت عمومی اهمیت دارد و هم هوشیاری در انتخاب و انتصاب مسئولین خطیر و ضروری است. امانت را باید به اهلش سپرد. در حدیث آمده است که: «لاتغتّروا بصلاتهم و لابصیامهم، فان الرّجل ربما لهج بالصلاة و الصوم حتّی لوترکه استوحش ولکن اختبروهم عند صدق الحدیث و اداء الامانة»؛ فریب نماز و روزه افراد را نخورید؛ چه بسا کسی که نماز و روزه اش را بجا می آورد بطوری که از ترک آن وحشت دارد؛ بلکه افراد را با صدق در گفتار و امانت داری بیازمایید. امروز که بسیاری از مقامات مسئول بلکه همه آنها مستقیم یا غیرمستقیم توسط مردم انتخاب می شوند مسئولیت عمومی سنگین است و در انتخاب باید بسیار هوشمندانه و مسئولانه عمل کنیم، فریب تبلیغات دروغین را نخوریم و ملاک را شایستگی قرار دهیم، نه شعار های جذاب و گرایش های حزبی و قبیله ای.

امانتامانتدارفرهنگفرهنگ امانتداری